سلام،
در آلبوم بی تو به سر نمی شود که از تجربههای موفق همراهی استاد شجریان با گروه ۳ نفره نوازندگان و همخوانی فرزندش محسوب می شود، غزلی عرفانی از عطار نیشابوری در بیات کرد اجرا شده است، که تقدیم میکنم:
ره میخانه و مسجد کدام است
که هر دو بر من مسکین، حرام است
نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در میخانه، کاین خمار، خام است
میان مسجد و میخانه، راهی است
بجویید ای عزیزان، کاین کدامست
به میخانه امامی مست، خفته است
نمیدانم که آن بت را چه نام است
مرا کعبه، خرابات است امروز
حریفم قاضی و ساقی، امام است
برو عطار کو خود می شناسد
که سرور کیست، سرگردان کدام است
سلام،
در آلبوم دلشدگان که به نظر من مخلوط عجیب و غریبی از موسیقی متن و آواز و ... است، جناب شجریان غزلی از حضرت حافظ را در بیات ترک اجرا کرده است که امروز تقدیم میکنم:
مرا چشمی است خون افشان ز دست آن کمان ابرو
جهان پر فتنه خواهد شد از آن چشم و از آن ابرو
غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی
نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان، ابرو
هلالی شد تنم زین غم که با طغرای ابرویش
که باشد مه که بنماید ز تاق آسمان، ابرو **
رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم
هزاران گونه پیغام است و حاجب در میان ابرو **
روان گوشهگیران را جبینش طرفه گلزاری است
که بر طرف سمنزارش همی گردد، چمان ابرو **
دگر حور و پری را کس نگوید با چنین حسنی
که این را، این چنین چشم است و آن را، آنچنان ابرو **
تو کافردل، نمیبندی نقاب زلف و میترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو
اگرچه مرغ زیرک بود حافظ در هواداری
به تیر غمزه، صیدش کرد، چشم آن کمان ابرو
** این ابیات در آواز نیامده است.