حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

نهانخانه دل

سلام،

سالها پیش در برنامه گلهای تازه ۱۴۷ جناب شجریان غزل معروف طبیب اصفهانی را در سه‌گاه اجرا کرده است که امروز تقدیم حضورتان می‌کنم:

 

غمت در نهانخانه دل نشیند

به نازی که لیلی به محفل نشیند

 

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی

ز بامی که برخاست، مشکل نشیند

 

خلد گر به پا خاری، آسان برآرم

چه سازم به خاری که در دل نشیند

 

به دنبال محمل چنان زار گریم

که از گریه‌ام ناقه در گل نشیند

 

پی ناقه‌اش رفتم آهسته، ترسم

غباری به دامان محمل نشیند  **

 

به دنبال محمل، سبکتر قدم زن

مبادا غباری به محمل نشیند  **

 

عجب نیست که خندد اگر گل به سروی

که در این چمن، پای در گل نشیند  **

 

بنازم به بزم محبت که آنجا

گدایی به شاهی، مقابل نشیند

 

طبیب از طلب در دو گیتی میاسا

کسی چون میان دو منزل نشیند  **

 

** این ابیات در آواز نیامده است.

دزد مبارک قدم

سلام،

اجازه دهید امروز حکایتی از نصرالله منشی، راوی و مترجم چیره دست کتاب فاخر کلیله و دمنه را تقدیم حضورتان کنم. راستی کلیله و دمنه را خوانده‌اید؟ اگر نخوانده‌اید، نیک بخوانید که در آن گنجهای حکمت نهفته است: 

بازرگانی بود بسیار مال اما به غایت زشت‌روی و گران‌جان،  

و زنی داشت روی چون حاصل نیکوکاران و زلف چون نامه گنه‌کاران.

شوی بر او به بلاهای جهان، عاشق و او نفور و گریزان،

که به هیچ تاویل، تمکین نکردی و ساعتی حتی به مراد او نزیستی ...

و مرد هر روز مفتون‌تر می‌گشت.

تا یک شب، دزدی در خانه ایشان رفت. بازرگان در خواب بود.

زن از دزد بترسید و شوی را محکم در کنار گرفت.

بازرگان از خواب درآمد و گفت: این چه شفقت است و به کدام وسیلت، سزاوار این نعمت گشته ام؟

و چون دزد را بدید، آواز داد که: ای شیرمرد مبارک قدم! آن چه خواهی حلال بادت. ببر که به یمن قدم تو این زن بر من مهربان شد.