سلام،
در سالهایی که برنامه فخیم موسیقی ایرانی از رادیو پخش میشد، جناب شجریان با همنوازی ویولن آقای همایون خرم غزلی بس نغز از حضرت سعدی را در مقام بیداد اجرا کرده است که اینک تقدیم محضرتان میکنم:
پیش رویت دگران، صورت بر دیوارند
نه چنین صورت و معنی که تو داری، دارند
تا گل روی تو دیدم، همه گلها خارند
تا تو را یار گرفتم، همه خلق اغیارند
آن که گویند به عمری شب قدری باشد
مگر آنست که با دوست به پایان آرند
دامن دولت جاوید و گریبان امید
حیف باشد که بگیرند و دگر بگذارند
نه من از دست نگارین تو مجروحم و بس
که به شمشیر غمت، کشته چو من بسیارند
عجب از چشم تو دارم که شبانش تا روز
خواب میگیرد و شهری ز غمت بیدارند
بوالعجب واقعهای باشد و مشکل دردی
که نه پوشیده توان داشت، نه گفتن یارند
یعلم الله که خیالی ز تنم بیش نماند
بلکه آن نیز خیالی است که میپندارند
سعدی! اندازه ندارد که چه شیرین سخنی
باغ طبعت همه مرغان شکر گفتارند
تا به بستان ضمیرت، گل معنی بشکفت
بلبلان از تو فرو مانده چو بوتیمارند
سلام،
لحظات بارانی آغازین روزهای اسفند بر شما خوش باد. امروز ۲ دوبیتی از باباطاهر عریان را که جناب شجریان در جریان کنسرت آذر ۱۳۸۴ در مایه دشتی اجرا و در آلبوم ساز خاموش عرضه کرده است، تقدیم میکنم:
به سر شوق سر کوی تو دیرم
به دل، مهر مه روی تو دیرم
بت من، کعبه من، قبله من
تویی هر سو نظر سوی تو دیرم
کسی که ره به بیدادم بر نی
خبر بر سرو آزادم بر نی
تمام خوبرویان جمع گردند
کسی که یادت از یادم بر نی