حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

طره دوست

سلام،

در میانه اسفند ماه 94 و در هوایی کاملا بهاری، اجازه بفرمایید غزلی از لسان الغیب را که جناب شجریان یک بار در دستگاه همایونو با همنوازی نی به صورت خصوصی اجرا  و بار دیگر در همین دستگاه با همنوازی ویولن جناب جودکی در جشن هنرمندان سالمند زمزمه کرده‌اند، تقدیم محضرتان کنم. خاطرنشان می‌کنم در سالگرد فوت استاد حسین عمومی در تیرماه 1385 نیز این غزل در بیات اصفهان و با همنوازی تار استاد میرجلالی در منزل آن مرحوم اجرا شده است.  نکته جالب دیگر این که این غزل با همنوازی نی استاد محمد موسوی در ماهور و به صورت بداهه نوازی و بداهه خوانی در سال 1367 در تالار وحدت به مناسبت شب حافظ به زیبایی اجرا شده است.

 


بنال بلبل اگر با منت سر یاری است

که ما دو، عاشق زاریم و کار ما زاری است

 

در آن زمین که نسیمی وزد ز طره دوست

چه جای دم زدن نافه‌های تاتاری است

 

بیار باده که رنگین کنیم جامه زرق

که مست جام غروریم و نام، هشیاری است

 

خیال زلف تو پختن، نه کار هر خامی است

که زیر سلسله رفتن، طریق عیاری است **

 

لطیفه‌ای است نهانی که عشق ازو خیزد

که نام آن، نه لب لعل و خط زنگاری است

 

جمال شخص، نه چشم است و زلف و عارض و خال

هزار نکته در این کار و یار دلداری است

 

قلندران حقیقت به نیم جو نخرند

قبای اطلس آن کس که از هنر عاری است

 

بر آستان تو مشکل توان رسید، آری

عروج بر فلک سروری به دشواری است

 

سحر، کرشمه چشمت به خواب می‌دیدم

زهی مراتب خوابی که به ز بیداری است **

 

دلش به ناله میازار و ختم کن حافظ

که رستگاری جاوید در کم آزاری است

 

** این ابیات در آواز نیامده است.

 

 

با دل خونین لب خندان بیار

سلام و ایام به کام،

دوستداران موسیقی اصیل و البته همانانی که بیش از 55 بهار از عمر گرامی را پشت سر گذارده‌اند، نیک به یاد می‌آورند که در برنامه فاخر گلهای تازه رادیو در سالهای پیش از انقلاب، موسیقی اصیل ایرانی از جایگاهی بس والا برخوردار بود. با گرامیداشت همه دست اندر کاران آن برنامه، اجازه دهید امروز شعری از جناب هوشنگ ابتهاج (سایه) را که توسط جناب شجریان در سه‌گاه اجرا شده و از برنامه گلهای تازه ١٠٧ پخش شده است، تقدیمتان کنم. نی استاد حسن ناهید، سنتور استاد فرامرز پایور، تمبک شادروان محمد اسماعیلی و ویولن مرحوم بدیعی همنوای این اجرا بوده‌اند. ناگفته نماند که همین اجرا در آلبوم دیلمان نیز عرضه شده است:

 

من همان نایم که گر خوش بشنوی

شرح دردم با تو گوید مثنوی

 

با لب دمساز خود جفت آمدم

گفتنی، بشنو که در گفت آمدم **

 

من همان جامم که گفت آن غمگسار

با دل خونین لب خندان بیار

 

من خمش کردم خروش چنگ را

گرچه صد زخم است این دلتنگ را

 

من همان عشقم که در فرهاد بود

او نمی‌دانست و خود را می‌ستود

 

من همی کندم نه تیشه، کوه را

عشق شیرین می‌کند اندوه را

 

در رخ لیلی نمودم خویش را

سوختم مجنون خام اندیش را

 

می‌گریست او در دلش با درد دوست

او گمان می‌کرد اشک چشم اوست

 

گر جهان از عشق، سرگشته است و مست

جان مست عشق بر من عاشق است **

 

ناز اینجا می‌نهد روی نیاز

گر دلی داری بیا اینجا بباز **


** این ابیات در آواز نیامده است.

گوشه تنهایی

سلام،

در کنسرت آذر ۱۳۸۴ استاد شجریان در تهران که با همنوازی کیهان کلهر، حسین علیزاده و همایون شجریان همراه بود، ایشان تصنیفی قدیمی را اجرا کردند که حاوی ۲ دوبیتی منسوب به فروغی بسطامی و لسان الغیب بود. این اشعار در بیات زند اجرا و در آلبوم سرود مهر عرضه شده است. ناگفته نماند این تصنیف به همین صورت در سال 1376 و در کنسرت معمای هستی با همنوازی محمدرضا لطفی، عبدالنقی افشارنیا و همایون شجریان اجرا شده است.

 

دوبیتی منسوب به فروغی بسطامی:


ای سلسله مو دستی بر طره پر خم زن

یک سلسله مو بگشا، صد سلسله بر هم زن

خواهی که شود کشته از هر طرفی فوجی

جانا صف مژگان را یک مرتبه بر هم زن

 


دوبیتی منسوب به حافظ:


یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم

رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی

ای درد توام درمان در بستر ناکامی

ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی

 

 

 

 

 

 

 

خانه عشق

 

    سلام،
در آذر سال
۱۳۶۳ جناب استاد شجریان با همراهی سه تار استاد مشکاتیان، غزلی از حافظ را در ماهور اجرا کردند. این اجرای خصوصی در دره شیر کرمان  را تقدیم محضرتان می‌کنم با یادآوری این نکته که همین غزل با همین سبک و البته همنوازی نی استاد محمد موسوی بعدا نیز به طور خصوصی اجرا شده است:
 
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
 
من اگر نیکم اگر بد، تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
 
همه کس طالب یارند، چه هشیار و چه مست
همه جا خانه عشق است، چه مسجد، چه کنشت
 
سر تسلیم من و خشت در میکده‌ها
مدعی گر نکند فهم سخن، گو سر و خشت
 
ناامیدم مکن از سابقه لطف ازل
پس پرده تو چه دانی که، که خوب است و که زشت
 
نه من از پرده تقوا به در افتادم و بس
پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت **
 
حافظا روز اجل گر به کف آری جامی
یکسر از کوی خرابات برندت به بهشت

**این بیت در آواز نیامده است.

ساقی شیدا

سلام، شب یلداییتان به خرمی و نیکی باد.

در فیلم سینمایی دلشدگان که از جمله شاهکارهای هنری شادروان علی حاتمی محسوب می‌شود و به بهانه هزاره باربد تولید گردید، جناب شجریان قطعات مختلفی را که با حال و هوای محتوای فیلم و البته تصاویر بی‌بدیل آن مرتبط بود اجرا کردند که عمدتا از سروده‌های شادروان فریدون مشیری بود و آهنگسازی هنرمندانه آن را استاد حسین علیزاده برعهده داشتند. اجازه دهید امروز یکی از همان قطعات را که در سه‌گاه اجرا شده و بعدا در قالب آلبوم دلشدگان عرضه گردیده است، تقدیم محضرتان کنم:

 
ساقیا، ساقیا
زده‌ام باده ماهی که مگو
جامی زده‌ام از چشمه نگاه او
سرخوش بردم خانه به خانه، کو به کو
 
هردم ز چشمانش جرعه‌ای از جان جهان
ریزد به دل من روشن‌تر از عالم جان
 
ساقی چشمان او پیمانه پیمانه عشق
ریزد به جام جانم
حرفی دارد، رمزی گوید
شیدا کند ما را
 
ساقی جام دگر
آتش‌زا، شعله‌ور
به یک نظر، به یک نظر

ما را ز دست ما ببر