حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

بخوان، خدای را بخوان


سلام،

همراهان ارجمند خصوصا اصفهانیان گرامی نیک به خاطر دارند که آقای شجریان در سال ۱۳۷۸ و در یک کنسرت استثنایی که با رهبری آقای فخرالدینی در کاخ چهلستون برگزار شد، قطعاتی از شعرای مختلف را زمزمه کردند و با حضور استادان بزرگ، مرحوم فریدون مشیری، مرحوم تجویدی و مرحوم بیژن ترقی از آنان نیز قدردانی نمودند. پس اجازه دهید شعر امروز را که سروده آقای بیژن ترقی است و آهنگسازی آن را مرحوم تجویدی عهده‌دار بوده‌اند و در شوشتری و بیداد اجرا شده است، تقدیم کنم:

 

بخوان، خدای را بخوان

گره گشای را بخوان


مگر نوای مرغ حق ثمری بخشد

به ما صفای عالم دگری بخشد


برآور ای نشان حق ز دل آوازی

مگر که بر دعای ما اثری بخشد


چو هم در این سکوت شب تویی ز شب نخفتگان

که حق عیان نمی‌شود به چشم خواب رفتگان


مگر به هم‌نواییم دهی ز خود رهاییم

بخوان در این سکوت شب به درگه خداییم


با نام حق، آتش را در جانم افکندی

از جان مگو آتش در ایمانم افکندی


ای آسمان چو سوز آوازم بشنیدی

خورشید و مهتاب را در دامانم افکندی


بخوان، خدای را بخوان

گره گشای را بخوان

 

باد صبا بر گل گذر کن

سلام،

در میان مجموعه آثار استاد شجریان، آلبوم موسوم به خزان از جمله آثاری است که رسما منتشر نشده ولی در فرازهایی متفرقه پخش شده و بسیاری از دوستداران ایشان آن را شنیده‌اند. امروز تصنیفی از همین آلبوم را که سروده ملک الشعرای بهار است و در دستگاه همایون مایه شوشتری اجرا شده است، تقدیم می‌کنم. البته حتما به خاطر دارید که این اثر عینا در آلبوم رندان مست نیز اجرا شده است:

 

باد صبا بر گل گذر کن

از حال گل ما را خبر کن

نازنین ما را خبر کن

 

با مدعی کمتر بنشین

نازنین، ای مه جبین

بیچاره عاشق، ناله تا کی

 

یا دل مده، یا ترک سر کن

شد خون‌فشان چشم تر من

پر خون دل شد، ساغر من

 

ای یار عزیز، مطبوع و تمیز

در فصل بهار با ما مستیز

 

آخر گذشت آب از سر من

ببین چشم تر من

 

گل، چاک غم بر پیرهن زد

از غیرت، آتش در چمن زد

 

بلبل چو من شد در چمن

دستان سرا بهر وطن

 

دیدی که ظالم تیشه‌اش را

آخر به پای خویشتن زد