سلام،
در کنسرت معروف همنوا با بم جناب شجریان یکی از غزلهای زیبای آقای هوشنگ ابتهاج (سایه) را در حضور ایشان در بیات کرد اجرا کردند که شاید بیش از مابقی اشعار اجرا شده در این کنسرت با موضوع آن که همانا گرامیداشت خاطره قربانیان زلزله بم بود ارتباط داشت:
برسان باده که غم روی نمود ای ساقی
این شبیخون بلا باز چه بود ای ساقی
حالیا عکس دل ماست در آیینه جام
تا چه رنگ آورد این چرخ کبود ای ساقی
دیدی آن یار که بستیم صد امید در او
چون به خون دل ما دست گشود ای ساقی **
تیره شد آتش یزدانی ما از دم دیو
گرچه در چشم خود انداخته دود ای ساقی **
تشنه خون زمین است فلک این مه نو
کهنه داسیست که بس کشته درود ای ساقی
منتی نیست اگر روز و شبی پیشم داد
چه ازو کاست و بر من چه فزود ای ساقی **
بس که شستیم به خوناب جگر، جامه جان
نه ازو تار به جا ماند و نه پود ای ساقی
حق به دست دل من بود که در معبد عشق
سر به غیر تو نیاورد فرود ای ساقی
این لب و جام، پی گردش می ساختهاند
ورنه بی می و لب و جام چه سود ای ساقی **
دم فروبند که چون سایه در این خلوت غم
با کسم نیست سر گفت و شنود ای ساقی
** این ابیات در آواز نیامده است.
شیخ بزرگ ادب پارسی حضرت سعدی در گلستان سخن خویش نقل میکند که: لقمان را گفتند: ادب از که آموختی ؟ گفت : از بی ادبان که هرچه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از فعل آن پرهیز کردم.
در روزگار ما که برخی آخر الزمانش میخوانند و بسیار پیش میآید که تشخیص میان حق و باطل و صحیح و ناسره، دشوار مینماید؛ یافتن مرجعی که بتوان در گرماگرم سختیها و در تمییز پدیدههای پیش رو به سلامت رست، بسی ارزشمند خواهد بود.
این بنده کمترین، سالهاست که در مقام نیوشیدن این سخن حکیمانه و در هنگامه مواجهه با اموری که سایهها و تاریکی هایی دارد از رویکرد و نگاه برخی انسانها به بروز بعضی پدیدهها بهره میبرم. از جمله این موارد که اغلب شاهین ترازوی تشخیص سلامت و حقانیت برخی افراد است؛ نحوه موضعگیری آقای حسین شریعتمداری مدیر مسئول نام آشنای کیهان نسبت به آنان است . چرا که بر مبنای پند لقمان حکیم کسانی که از سوی این آقا به انواع صفتهای نیکو آذین میشوند، نوعا نقصانهایی دارند و خلاصه از یک جایی میلنگند و برعکس کسانی که از سوی ایشان به انواع اتهامات نواخته میشوند حتما صفات و خصال نیکوی بی شمار دارند و شایسته احترام.
شطحیات اخیر جناب ایشان در اصفهان که سراسر پرخاشگری و هتاکی به آقای خاتمی و آقای موسوی است حاکی از نکاتی مهم است. اول آن که تردیدی باقی نمیگذارد که مخاطبان ترهات ایشان حتما در شرافت و قوت اخلاق در قلههای رفیع جای دارند. دوم آن که این حجم از عصبانیت و تندخویی حکایت از عمق نگرانی اصحاب آقای احمدی نژاد از آرایش انتخابات و گرایش افکار عمومی به آرای کاندیداها دارد.
شاید بهتر باشد کاندیداهای ریاست جمهوری به جای تلاش برای سنجش میزان اقبال از برنامهها و آرای خود، فقط به نظاره موضعگیریها و رفتارهای انتخاباتی دولتمردان فعلی و انصارشان بنشینند تا دریابند که فضای عمومی جامعه دارای چه گرایشی است.
به هر تقدیر ضمن آن که امید زیادی به پیروزی آقای موسوی وجود دارد، به دوستان ارجمند توصیه میکنم قدردان موضعگیریهای حضرت شریعت مدار باشند که بر سبیل پند لقمان حکیم، ملاک خوبی برای تشخیص خوبیها از بدیهاست