سلام،
امیدوارم عبادات و طاعات شما مقبول درگاه باری قرار گیرد. شعر امروز، غزلی است از حضرت حافظ که استاد شجریان آن را با همنوازی تار در دستگاه نوا در یک اجرای خصوصی زمزمه کردهاند و اینک تقدیم محضر شما:
بگذار تا ز شارع میخانه بگذریم
کز بهر جرعهای همه محتاج این دریم
روز نخست، چون دم رندی زدیم و عشق
شرط آن بود که جز ره آن شیوه، نسپریم
جایی که تخت و مسند جم میرود به باد
گر غم خوریم، خوش نبود به که می خوریم
تا بو که دست در کمر او توان زدن
در خون دل نشسته، چو یاقوت احمریم **
واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما
با خاک کوی دوست، به فردوس ننگریم
چون صوفیان به حالت و رقصند مقتدا
ما نیز هم به شعبده، دستی برآوریم **
از جرعه تو خاک زمین در و لعل یافت
بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم
حافظ چو ره به کنگره کاخ وصل نیست
با خاک آستانه این در به سر بریم
** این ابیات در آواز نیامده است.