حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

هزاردستان

سلام به همه دوستان و دوستداران،

همانگونه که استحضار دارید مجموعه ای از آوازهای استاد شجریان در آلبومی تحت عنوان خزان برای دوستداران ایشان، خاطره انگیز و آشناست. گرچه نمی‌دانم واقعا چنین آلبومی با همین نام رسما روانه بازار هنر شده یا نه؟ ولی من هم چونان بسیاری دیگر، نسخه‌ای از آن را در اختیار دارم. شعر امروز را که از سروده‌های آقای محمد علی جاهد است و در همین آلبوم و در چهارگاه اجرا شده است، تقدیم می‌کنم:

 

هزار دستان به چمن دوباره آمد به سخن

که ای خسته از رنج دی، ببین جشن گلهای من

بکن دل ز نقدینه جان، بنه در کف می فروش

کنار گل و لاله دو جامی بزن

بنوش و چشم از مهر و مه بپوش

مکش منت آسمان به دوش

مده دست با دست بی‌نمک

نمک جز لب بانمک

جزای کردار ستم پیشگان دهد نفخه صور

دوای درد دل دلدادگان بود شور نشور

بسوزد از شر بشر، یکسره خشک و تر

نماند آخر زین حیوان اثر

نیرزد این جهان بدین که بهر دل، دل شکنی

برون کنی پیرهنی از تنی

مکن این طنازی با ما

عبث به خود می‌نازی جانا

ازین بلندپروازی دانم

که آخر، شکار بازی جانم

همه شب سر بردن به یک دل، دو جا

نگران، کاین دوران نماند به جا

تو مشو مایه آوارگی

دست من و دامان تو

بنما چاره بیچارگی

ما و عهد و پیمان تو

ریشه، گر حاصلش این بار نیست

تو مده لاله، دگر خار چیست

جاهد، این میکده را آب گرفت

کس در این معرکه هشیار نیست

 

شب وصل


سلام،

فرا آمدن سال جدید میلادی را به هموطنان مسیحی تبریک عرض می‌کنم. دوستداران آثار جناب شجریان نیک به خاطر دارند که ایشان در دو آلبوم آهنگ وفا و شب وصل تصنیفی از شادروان ملک‌الشعرای بهار را در سه‌گاه زمزمه کرده است که امروز تقدیم محضرتان می‌کنم. این تصنیف  یک بار در جریان کنسرت یونسکو در سال 1378 که به مناسبت اهدای جایزه پیکاسو به استاد شجریان برگزار شد، با همنوازی کمانچه سعید فرجپوری، تمبک همایون شجریان، تار بهروز همتی و عود محمد فیروزی اجرا شده است و بار دیگر در آلبوم آهنگ وفا با همخوانی شایسته همایون شجریان قرین شده است:

 

به شب وصلت، دیوانه شدم

به شمع رویت، پروانه شدم

 

به مه روی تو، من حیران و ماتم

ز غم عشق تو شد، صبر و ثباتم

 

به حال من نگر، زار و نزارم

 

شیدای توام، تاج سرم بیا به سرم

رسوای توام، چشم ترم بنشین به برم

 

عاشقم کردی، دلم را بردی

به زلف سر کجت، گمشده دلم

 

به ماه عارضت حل کن مشکلم