سلام، اوقاتتان به نیکی
شعر بلندی که امروز تقدیم محضرتان میکنم، سروده حضرت مولانا جلال الدین است که جناب شجریان آن را در دستگاه همایون اجرا و در آلبوم رندان مست عرضه کردهاند. نام آلبوم هم از همین شعر برگرفته شده است:
رندان سلامت میکنند، جان را غلامت میکنند
مستی ز جامت میکنند، مستان سلامت میکنند
در عشق گشتم فاش تر، وز همگنان قلاش تر
وز دلبران خوشباش تر، مستان سلامت میکنند **
غوغای روحانی نگر، سیلاب طوفانی نگر
خورشید ربانی نگر، مستان سلامت میکنند
افسون مرا گوید کسی، توبه ز من جوید بسی
بی پا چو من پوید کسی، مستان سلامت میکنند **
ای آرزوی آرزو آن پرده را بردار از او
من کس نمیدانم جز او، مستان سلامت میکنند
آن دام آدم را بگو آن جام عالم را بگو
آن یار و همدم را بگو، مستان سلامت میکنند
ای ابر خوش باران بیا ای مستی یاران بیا
ای شاه طراران بیا، مستان سلامت میکنند
حیران کن و بی رنج کن، ویران کن و پر گنج کن
نقد ابد را سنج کن، مستان سلامت میکنند **
شهری ز تو زیر و زبر، هم بیخبر هم باخبر
ای از تو دل، صاحبنظر مستان سلامت میکنند **
آن میر مه رو را بگو آن چشم جادو را بگو
آن شاه خوشخو را بگو، مستان سلامت میکنند **
آن میر غوغا را بگو آن شور و سودا را بگو
آن سرو خضرا را بگو، مستان سلامت میکنند **
آنجا که یک با خویش نیست، یک مست آنجا بیش نیست
آنجا طریق و کیش نیست، مستان سلامت میکنند **
آن جان بی چون را بگو، آن دام مجنون را بگو
آن در مکنون را بگو، مستان سلامت میکنند **
آن بحر مینا را بگو، آن چشم بینا را بگو
آن طور سینا را بگو، مستان سلامت میکنند **
آن توبه سوزم را بگو آن خرقه دوزم را بگو
آن نور روزم را بگو، مستان سلامت میکنند **
آن عید قربان را بگو آن شمع قرآن را بگو
آن فخر رضوان را بگو، مستان سلامت میکنند **
ای شه حسامالدین ما، ای فخر جمله اولیا
ای از تو جانها آشنا، مستان سلامت میکنند **
** این ابیات در آواز نیامده است.