حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

مست و دیوانه

سلام،

بسیاری از علاقه‌مندان آستان موسیقی اصیل می‌دانند که مجموعه بزرگی از تصانیف قدیمی منحصر به فرد در اختیار جناب شجریان قرار دارد و حضرت ایشان نیز در برخی آثار خود از این تصانیف استفاده می‌نمایند. با اجازه شما امروز یکی از همین تصنیف‌ها را که سازنده آن ظاهرا علی اکبر خان شیدا است تقدیمتان می‌کنم با این توضیح که: دو بیت در این تصنیف به صورت ایرانیک مشخص شده، که اولی با تصرف تصنیف‌سرا از سروده های مولانا است و دومی از سروده‌های عارف قزوینی.

این اثر که در دستگاه نوا در آلبوم چشمه نوش عرضه شده، در تیر ماه ۱۳۷۲ در کنسرت پاریس با همنوازی تار استاد محمدرضا لطفی اجرا شده است. البته دوستداران جناب شجریان احتمالا اجرایی خصوصی از این تصنیف را در نوا یک بار با تارنوازی استاد لطفی، باری دیگر با سنتورنوازی مارتا مانی زاده و یک بار با همنوازی پیانو رامین ذوالفنون در تابستان 1369 در کالیفرنیا هم به خاطر دارند.

 

رفتم در میخانه حبیبم

خوردم دو، سه پیمانه

من مستم و دیوانه عزیزم

ما را که برد خانه

 دلبر عزیز، شوخه و تمیز

برخیز و بریز

زان می که جوان سازد

عشقم به تو پردازد

 

تو اگر عشوه بر خسرو پرویز کنی

همچو فرهاد روم از عقب کوه کنی

تو مگر ماه نکورویانی

تو مگر شاه پری‌رویانی

دلبر عزیز، شوخه و تمیز

برخیز و بریز

زان می که جوان سازد

عشقم به تو پردازد

بی عشق مباد سرنوشتم

سلام،

دوستداران جناب شجریان و موسیقی اصیل حتما آلبوم فاخر راست پنجگاه ایشان را که با همنوازی استاد محمدرضا لطفی و استاد ناصر فرهنگ فر در سال ۱۳۵۴ و در حافظیه اجرا شده است، به خاطر دارند.

اهل موسیقی متفق‌القولند که راست پنجگاه از جمله دشوارترین دستگاه‌های موسیقایی است و  از همین رو کمتر طرف توجه بوده است. و جالب آنکه تمام اشعار این آلبوم در راست پنجگاه به هر تقدیر اجرا شده است.

با اجازه شما امروز یکی از رباعیات حضرت حافظ  و ۳ بیت از مجموعه اشعار منظومه لیلی و مجنون نظامی گنجوی را که در این آلبوم ارائه شده، تقدیم می‌کنم:

 

رباعی حافظ:

امشب ز غمت میان خون خواهم خفت

وز بستر عافیت برون خواهم خفت

باور نکنی خیال خود را بفرست

تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت

 

ابیات لیلی و مجنون:

یا رب به خدایی خداییت

وآنگه به کمال کبریاییت

از عمر من آنچه هست بر جای

بستان و به عمر لیلی افزای

پرورده عشق شد سرشتم

بی عشق مباد سرنوشتم