سلام،
شاید از جمله معروفترین اجراهای استاد شجریان، آلبوم دستان باشد که بسیاری از ایرانیان و فارسی زبانان با ترنمهای آن آشنا هستند. شعر امروز را که از شیخ اجل سعدی است و در چهارگاه اجرا و در آلبوم مذکور عرضه شده است، تقدیم میکنم با ذکر این نکته که این غزل زیبا یک بار هم با همنوازی پیانوی استاد جواد معروفی در برنامه گلهای تازه 53 اجرا شده است.
از در درآمدی و من از خود به در شدم
گویی از این جهان به جهان دگر شدم
گوشم به راه، تا که خبر میرسد ز دوست
صاحب خبر بیامد و من بیخبر شدم
چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب
مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکت شود، بدیدم و مشتاق تر شدم
دستم نداد قوت رفتن به پیش یار
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم
از پای تا به سر، همه سمع و بصر شدم
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
کاول به دیدن او دیدهور شدم
بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمان
مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم **
اول خود التفات نبودش به صید من
آخر چنین اسیر کمند نظر شدم
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
اکسیر عشق در مسم افتاد و زر شدم
** این بیت در آواز نیامده است.