حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

قضای عشق

سلام، عیدانه روزهای پیشین و پسین بر شما تهنیت باد.

گرچه دوستان جوان به خاطر ندارند ولی ارادتمندان میان‌سال جناب استاد شجریان به یاد می‌آورند که در واپسین سال‌های قبل از انقلاب، آقای شجریان با همراهی گروه نوازندگان به سرپرستی استاد محمدرضا لطفی در جشن هنر شیراز به اجرای آوازهایی پرداختند که بعدها در آلبومی با نام چهره به چهره منتشر شد. در قسمت پایانی این اجرا نیز شعری از حضرت سعدی در نوا را اجرا کردند که اینک تقدیمتان می‌کنم:


ما را همه شب نمی‌برد خواب

ای خفته روزگار دریاب

 

در بادیه تشنگان بمردند

وز حله به کوفه می‌رود آب

 

ای سخت کمان سست پیمان

این بود وفای عهد اصحاب؟ **

 

خار است به زیر پهلوانم

بی روی تو خوابگاه سنجاب **

 

ای دیده عاشقان به رویت

چون روی مجاوران به محراب **

 

من تن به قضای عشق دادم

پیرانه سر آمدم به کتاب **

 

زهر از کف دست نازنینان

در حلق رود چنان که جلاب **

 

دیوانه کوی خوبرویان

دردش نکند جفای بواب **

 

سعدی نتوان به هیچ کشتن

الا به فراق روی احباب **


** این ابیات در آواز نیامده است.

بز اخفش

سلام،

مرحوم علامه قزوینی از معجم‌الادبای یاقوت حموی این ضرب‌المثل معروف را نقل می‌کند که: اخفش (ابوالحسن سعید بن مسعده متوفی به ٢٢٠ ه ق) نحوی زشت چهره‌ای بود که در زمان تحصیل کسی با او مباحثه نمی‌کرد. او نیز وقتی کسی پیدا نمی‌کرد که با وی مباحثه نماید، با بزی که داشت بنای صحبت و تقریرات علمی می‌نهاد. بز هم گاهی بر حسب اتفاق چنان که عادتش بر آن است، سری تکان می‌داد و اخفش از همین صورت ظاهر عملی که شبیه به تصدیق قول او بود، خوشحال می‌شد. این مثل را از آن جهت ذکر کردم که یاد کنید اخفش های روزگار خودمان را که بزهایی رنگارنگ همواره برایشان سر تکان می‌دهند و ...