سلام، وقت به خیر
امروز میخواهم غزلی زیبا از حضرت سعدی را تقدیمتان کنم که جناب شجریان آن را در جریان کنسرت گروه شهناز و در دستگاه همایون اجرا و در آلبوم رندان مست عرضه کردهاند:
گفتم آهندلی کنم چندی
ندهم دل به هیچ دلبندی
وان که را دیده در دهان تو رفت
هرگزش گوش نشنود پندی
خاصه ما را که در ازل بودهاست
با تو آمیزشی و پیوندی
به دلت کز دلت به در نکنم
سخت تر زین مخواه سوگندی
یک دم آخر حجاب یک سو نه
تا بیاساید آرزومندی
همچنان پیر نیست مادر دهر
که بیاورد چون تو فرزندی **
ریش فرهاد بهترک میبود
گر نه شیرین، نمک پراکندی **
کاشکی خاک بودمی در راه
تا مگر سایه بر من افکندی
چه کند بندهای که از دل و جان
نکند خدمت خداوندی
سعدیا دور نیکنامی رفت
نوبت عاشقی است یک چندی
** این ابیات در آواز نیامده است.