حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

آرام دل

سلام،
امروز غزلی از شیخ اجل سعدی را که جناب شجریان در آلبوم درخیال عرضه کرده و در بیات زند اجرا شده، تقدیم می‌دارم.


برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فام را
بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را

هر ساعت از نو قبله‌ای با بت‌پرستی می‌رود
توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را

می با جوانان خوردنم باری تمنا می‌کند
تا کودکان در پی فتند این پیر دردآشام را

از مایه بیچارگی، قطمیر مردم می‌شود
ماخولیای مهتری سگ می‌کند بلعام را **

زین تنگنای خلوتم خاطر به صحرا می‌کشد
کز بوستان، باد سحر خوش می‌دهد پیغام را **

غافل مباش گر عاقلی، دریاب اگر صاحبدلی
باشد که نتوان یافتن دیگر چنین ایام را

جایی که سرو بوستان با پای چوبین می‌چمد
ما نیز در رقص آوریم آن سرو سیم اندام را **

دلبندم آن پیمان گسل، منظور چشم، آرام دل
نی نی دلارامش مخوان کز دل ببرد آرام را

دنیا و دین و صبر و عقل، از من برفت اندر غمش
جایی که سلطان خیمه زد، غوغا نماند عام را

باران اشکم می‌رود وز ابرم آتش می‌جهد
با پختگان گو این سخن، سوزش نباشد خام را

سعدی نصیحت نشنود ور جان در این سر می‌رود
صوفی گرانجانی ببر، ساقی بیار آن جام را

** این ابیات در آواز نیامده است.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد