سلام،
شاید بتوان گفت که یکی از زیباترین مجموعه آثار استاد شجریان آلبوم دل مجنون است. اجازه دهید امروز یکی از اشعار حضرت مولانا را که ایشان در بیات ترک اجرا و در همین آلبوم عرضه کردهاند، تقدیم کنم.
البته جناب شجریان همین غزل را در کنسرت تاجیکستان نیز با همین سبک و با همنوازی کمانچه و سه تار و تنبک آقایان تبریزی زاده و قاسمی و خلجی اجرا کرده است.
صنما جفا رها کن، کرم این روا ندارد
بنگر به سوی دردی که ز کس دوا ندارد
ز فلک فتاد طشتم، به محیط غرقه گشتم
به درون بحر جز تو، دلم آشنا ندارد
ز صبا همی رسیدم، خبری که میپزیدم
ز غمت، کنون دل من، خبر از صبا ندارد
به دخان چون زر من، به بر چو سیمفامت
به زر، او ربوده شد که چو تو دلربا ندارد **
هله ساقیا سبکتر ز درون ببند آن در
تو بگو به هر که آید که سر شما ندارد **
همه عمر این چنین دم، نبدست شاد و خرم
به حق وفای یاری که دلش وفا ندارد
به از این چه شادمانی که تو جانی و جهانی
چه غمست عاشقان را که جهان، بقا ندارد **
برویم مست امشب به وثاق آن شکرلب
چه ز جامهکن گریزد چو کسی قبا ندارد
به چه رو ز وصل دلبر، همه خاک میشود زر
اگر آن جمال و منظر، فر کیمیا ندارد **
به چه چشمهای کودن، شود از نگار، روشن
اگر آن غبار کویش، سر توتیا ندارد **
هله من خموش کردم، برسان دعا و خدمت
چه کند کسی که در کف، بجز از دعا ندارد **
** این ابیات در آواز نیامده است.
سلام ..
من از دوستداران صدای استاد شجریان هستم .. هیچ وقت هم تکرار شدنی نیست .. خدا سلامتی و تندرستی به او بدهد ...
یا حق