سلام،
اجازه دهید شعر امروز را به غزلی از لسانالغیب اختصاص دهیم که جناب شجریان ان را در دستگاه ابوعطا اجرا و در آلبوم پیام نسیم عرضه کرده است.
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد
یا بخت من طریق مروت فرو گذاشت
یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد **
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم
چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد
شوخی مکن که مرغ دل بیقرار من
سودای دام عاشقی از سر به در نکرد **
هر کس که دید روی تو بوسید چشم من
کاری که کرد، دیده من بی نظر نکرد **
من ایستاده تا کنمش جان فدا چو شمع
او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد **
** این ابیات در آواز نیامده است.
به عبارت دقیق تر این غزل را شجر در "بیات کرد" خوانده است.