سلام،
در فرهنگ ما ایرانیان، حافظ جایگاه ویژهای دارد. حتی نسل جدید که با ادبیات کهن این سرزمین الفت کمتری دارند، در ارادتمندی به خواجه شیراز چیزی کمتر از بقیه نسلها نیستند. جالب آنکه از جمله ثقیلترین و تفسیر بردارترین آثار منظوم ادب فارسی نیز، یکی همین غزلیات لسانالغیب است. بی حکمت هم نیست که وقتی میان آثار آوازی استاد شجریان میگردید، در مییابید که سهم غزلیات حضرت حافظ بیش از سایر ستارگان آسمان ادب و فرهنگ ایران زمین است.
حال که از خواجه شمسالدین یاد کردیم اجازه دهید غزلی زیبا از حضرتش را که جناب شجریان سالها پیش در دستگاه ماهور زمزمه کرده و با همنوازی ویلن آقای یاحقی و تار استاد فرهنگ شریف همراه بوده و در برنامه گلهای تازه ۱۰۶ عرضه شده است، تقدیم حضورتان کنم:
سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد
قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام
تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد
مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای
که ز صحرای ختن، آهوی مشکین آمد
گریه، آبی به رخ سوختگان باز آورد
ناله، فریادرس عاشق مسکین آمد
مرغ دل، باز هوادار کمان ابروییست
ای کبوتر، نگران باش که شاهین آمد **
رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار
گریهاش بر سمن و سنبل و نسرین آمد
ساقیا می بده و غم مخور از دشمن و دوست
که به کام دل ما آن بشد و این آمد
شادی یار پریچهره بده باده ناب
که می لعل، دوای دل غمگین آمد
چون صبا گفته حافظ بشنید از بلبل
عنبرافشان به تماشای ریاحین آمد **
** این ابیات در آواز نیامده است.
سلام عزیزم وبلاگ بسیار زیبایی داری . منم مجموعه آموزشی تو سایتم دارم . خواستی یه سر بزن . راستی هر روز به وبلاگت سر میزنم .
از اظهار لطفتون بی نهایت ممنونم
آفرین بابا شجریان : قناری خدا