سلام،
نقل است که ناصرالدین شاه قاجار، از طبع شعری خوبی برخوردار بوده و گهگاه اشعار زیبایی سروده است. و البته برخی اشعار منسوب به وی نیز معروف است. از جمله نوحهای در بزرگداشت عاشورا.
القصه، میگویند روزی ناصرالدین شاه، شعری سروده و پس از احضار ملکالشعرای دربار، آن را برایش خوانده بود. ملکالشعرای بیخبر و احیانا مغرور، در وصف شعر حضرت سلطان گفته بود: بسیار بیمایه و سخیف است.
شاه که از این صراحت و گستاخی ملک الشعرا به خشم آمده بود، دستور میدهد که آن بیچاره را در سرطویله کاخ شاهی و در کنار ستوران، به بند کشند و از آب و علف چهارپایان، نصیبش دهند.
... چند هفته گذشت و خشم سلطانی فرو نشست. شاه که سرمست از باده دوشینه، باز هم شعری سروده بود، ملکالشعرا را احضار کرد و پس از قرائت شعرش، نظر ملک الشعرای دربار را جویا شد.
ملکالشعرا درنگی کرد و سپس روی برگرداند و قصد خروج از تالار نمود. شاه که متحیر رفتار ملکالشعرا شده بود، فریاد بر آورد که: هوی الدنگ! کجا میروی؟
و ملکالشعرا از سر بی اعتنایی گفت: قبله عالم! سرطویله.
با شعری از استاد شهریار به روزم...این شعر رو میتونی با صدای خود شهریار بشنوین..
پیشنهاد میکنم اسپیکرت روشن باشه
((نقطه،سر خط))