حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

کار جنون ما به تماشا کشیده است

سلام،

حدودا ۳۰ سال پیش، در برنامه یک شاخه گل ۴۰۷ رادیو جناب شجریان غزلی از فروغی بسطامی شاعر بلندآوازه عهد قاجار را در دستگاه سه‌گاه و با همنوازی سه تار شادروان استاد احمد عبادی اجرا کرده است که امروز تقدیم حضورتان می‌کنم:

 

خوش آن که حلقه‌های سر زلف وا کنی

دیوانگان سلسله‌ات را رها کنی

 

کار جنون ما به تماشا کشیده‌است

یعنی تو هم بیا که تماشای ما کنی

 

کردی سیاه، زلف دو تا را که در غمت

مویم سفید سازی و پشتم دو تا کنی

 

تو عهد کرده‌ای که نشانی به خون مرا

من جهد کرده‌ام که به عهدت وفا کنی

 

من دل ز ابروی تو نبرم به راستی

با تیغ کج اگر سرم از تن جدا کنی  **

 

گر عمر من وفا کند، ای ترک تندخوی

چندان وفا کنم که تو ترک جفا کنی  **

 

سر تا قدم، نشانه تیر تو گشته‌ام

تیری خدا نکرده مبادا خطا کنی  **

 

تا کی در انتظار قیامت، توان نشست

برخیز تا هزار قیامت به پا کنی  **

 

دانی که چیست حاصل انجام عاشقی؟

جانانه را ببینی و جان را فدا کنی  **

 

شکرانه ‌ای که شاه نکویان شدی به حسن

می‌باید التفات به حال گدا کنی  **

 

حیف آیدم کز آن لب شیرین بذله‌گوی

الا ثنای خسرو کشورگشا کنی  **

 

آفاق را گرفت، فروغی فروغ تو

وقت است اگر به دیده افلاک جا کنی  **

 

** این ابیات در آواز نیامده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد