حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

حکایت دل

بیان دغدغه‌های ذهنی و نیز معرفی اشعاری که آقای شجریان در اجرای آوازهای خود از آنها استفاده می‌کنند.

باد خزان


سلام،

ضمن عرض تهنیت فرا آمدن ماه میهمانی خدا، اجازه دهید قطعه معروف خزان ملک‌الشعرای بهار را که جناب شجریان در افشاری اجرا کرده‌اند، تقدیم کنم. این اثر فاخر یک بار در آلبوم خزان و یک بار نیز در برنامه گلهای تازه ۱۵۶ به محضر ارادتمندان آستان موسیقی ایرانی عرضه شده و آهنگ آن نیز از درویش خان است.

 

باد خزان وزان شد،

چهره گل نهان شد،

طلایه لشکر خزان

از دو طرف عیان شد،

چو ابر بهمن ز چشم من

چشمه خون روان شد،

 

ناله‌ها مرغ سحر در غم آشیان زد،

آشیان سوخته بود،

مشعله در جهان زد،

 

خدا، خدا، داد، داد

ز دست استاد آه،

که بسته رخ شاهد مه‌لقا را

فغان و فریاد آه

ز جور صیاد آه

که داده فتوای فنای ما را،

 

ازین زمستان داد

به هر شبستان داد،

آه، توانگران راحت و شاد وخندان

فتاده گریان، وای

فقیر و عریان، وای

گرسنه در بستر برف و بوران  **

 

کشور خراب، فغان و زاری

هر طرف رویم سیاهکاری،

وه چه کنم از غم بیقراری،

تا به کی کشیم ذلت و بیماری،

بیا مه من کنیم،

علاج این همه نابکاری  **

 

سوی بیدلان نظر نداری،

وز اسیر خود خبر نداری،

وه چه کنم از غم بیقراری،

خسته شد دگر دیده ز بیداری،

بیا مه من رویم،

ازین ورطه جان سپاری

 

** این دو قطعه در آوازها نیامده است.

 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد