سلام،
در این روزهای آغازین پاییز و مقارن با روز مولوی در تقویم ایرانی، غزلی تقدیم محضرتان میکنم از حضرت مولانا جلالالدین که جناب شجریان آن را با همنوازی گروه آوا: همایون شجریان، مجید درخشانی، سعید فرجپوری، حسین رضایی نیا و حسین بهروزی در سال 1386 در کنسرت اصفهان و در سال 1389 در کنسرت سلیمانیه عراق و در ماهور اجرا کردهاند:
دردی است در این دل که هویدا نتوان کرد
سری است در این سینه که پیدا نتوان کرد
تا دیده ما را ندهد حسن تو نوری
در باغ جمال تو تماشا نتوان کرد
گویایی من تا ز تو نبود به همه عمر
از لعل تو یک بوسه تمنا نتوان کرد **
تا دیده نپوشیم ز روی همه اغیار
اندیشه آن چهره زیبا نتوان کرد
از مهر تو یک ذره چو خالی نتوان یافت
قطع نظر از دیر مسیحا نتوان کرد
عالم چو همه میکده باده عشق است
مستی می و عشق به یک جا نتوان کرد
چون از دل عاشق خبری نیست کسی را
افکار دل عاشق شیدا نتوان کرد
تا عیسی جان پا ننهد بر سر عالم
یک سیر بر این طارم مینا نتوان کرد
** این بیت در آواز نیامده است.