سلام،
در آستانه سال جدید و در حال و هوای برآمدن بهار شعر امروز را اختصاص میدهم به غزلی از حضرت حافظ که جناب شجریان آن را در آلبوم دل مجنون عرضه کردهاند. البته این آواز در کنسرت تاجیکستان در سال ۱۳۶۹ نیز ارائه شده است. و هر دو آواز در بیات زند اجرا شدهاند.
ناگهان پرده بر انداختهای، یعنی چه
مست از خانه برون تاختهای، یعنی چه
زلف در دست صبا گوش به فرمان رقیب
این چنین با همه در ساختهای، یعنی چه
شاه خوبانی و منظور گدایان شدهای
قدر این مرتبه، نشناختهای، یعنی چه
نه سر زلف خود اول تو به دستم دادی
بازم از پای در انداختهای، یعنی چه **
سخنت رمز دهان گفت و کمر، سر میان
وز میان تیغ به ما آختهای، یعنی چه
هر کس از مهره مهر تو به نقشی مشغول
عاقبت با همه کج باختهای، یعنی چه **
حافظا در دل تنگت چو فرود آید یار
خانه از غیر نپرداختهای، یعنی چه **
** این ابیات در آوازها نیامده است.